نظرسنجی: انتخابات یازدهم ریاست جمهوری؛ چه کسانی صلاحیت کاندیداتوری بیشتری دارند؟
در نظرسنجی شرکت کنید. رای بدهید
در نظرسنجی شرکت کنید. رای بدهید
بی بی سی فارسی: خاطرات هیئت اعزامی انگلستان به ایران (بخش اول)
۱۳۹۱ خرداد ۱۹, جمعه
سایت BBC فارسی از خاطرات سر هارفورد جونز (خاطرات هیئت اعزامی انگلستان به ایران) مینویسد:
احتمال خطر حمله ناپلئون به هند از طریق ایران و خلیج فارس، شورش مردمی تیپو سلطان در هند و تحریکات زمان شاه در افغانستان، موقعیت انگلیسیها در هند را دچار مخاطره ساخته بود.
از سوی دیگر منافع تجاری کمپانی هند شرقی به دلیل افزایش قدرت قبایل ساکن خلیج فارس در خطر بود و احتمال اتحاد آنان با ناپلئون،موجب شد انگلیسیها به تغییر دیپلماسی خود در منطقه بیندیشند.
دیپلماسی جدید گسترش نفوذ سیاسی و نظامی انگلیسیها در خلیج فارس بود و هر اقدامی لزوما در راستای همین دیپلماسی صورت میپذیرفت.طی عصر ناپلئون،بیشترین تعداد سفیران انگلیسی در طول قرن نوزدهم به دربار تهران و نقاط مختلف خلیج فارس اعزام شدند.
اعزام مهدی علی خان بهادر جنگ و جان مالکم به مسقط و تهران،اعزام ساموئل مانستی نزد فتحعلی شاه قاجار،اعزام همزمان جان مالکم از سوی حکومت هند و سرهافورد جونز از سوی دربار لندن به تهران،دلیلی بر افزایش نگرانی انگلیسیها و اهمیت یافتن یکباره ایران و خلیج فارس برای آنان است.
سفارت جونز از چند نظر حائز اهمیت فراوان است:
نخست اینکه جونز در طول اولین جنگهای دوره ایران و روس در ایران به سر میبرد؛همچنین سفارت وی همزمان بود با حضور اولین هیات نمایندگی فرانسه در ایران و جونز عامل مهمی بود در راندن فرانسویها و ژنرال گاردان از ایران؛دیگر اینکه سفارت وی از سوی دربار لندن مصادف بود با اعزام جان مالکم از سوی کمپانی هند شرقی.
جونز خدمات سیاسی خود را در کمپانی هند شرقی آغاز نمود و چند سالی در هند اقامت کرد.بسیار جوان بود که به عنوان نماینده تجاریو سیاسی انگلستان در بصره تعین گردید و از همان تاریخ رفتوآمد روابط تجاری با ایران را آغاز نمود.
وی قریب بیست سال در بصره و بغداد در خدمت کمپانی بود.
در این اثنا دو بار به ایران سفر کرده بود و زبان فارسی آموخته بود،وی در خاطراتش مینویسد:
هنگامی که او نماینده مقیم کمپانی در بغداد بود،فتحعلی شاه نخستین تقاضای کمک از حکومت هند را به او نوشت. وی در خلال سالهای 1800 و 1801 میلادی،گزارشها و مکاتباتی درباره مساله ایران و افغانستان تهیه نمود و به گفته خودش در این تاریخ کوشید تا روابط ایران و انگلستان و منافع این دو دولت را هماهنگی بخشد.
هنگامی که ناپلئون به فکر ایجاد روابط دولتی و سیاسی با ایران افتاد، انگلیسیها در تبوتاب نگرانی از نفوذ فرانسویها،سر هارفورد جونز را به عنوان فرستاده پادشاه انگلستان روانه دربار قاجار کردند.
جونز در 27 اکتبر 1807 از بندر پورتسموت از طریق استانبول عازم ایران شد و به محض ورود موفق شد در 12 مارس 1807(25 محرم 1224)،اولین عهدنامه نظامی و سیاسی مشهور به عهدنامه مجمل را میان دولت خود و دولت ایران به امضا برساند.
هارفود جونز علاوه بر گزارشها و مکاتبات،چند اثر مهم دیگر درباره ایران دارد،«آخرین روزهای لطفعلی خان زند» شرح خاطرات او در بحرانیترین روزهای سلسله زند در شیراز است.
وی در سال 1791 میلادی،به دعوت میرزا حسین وفا و برادر زادهاش میرزا بزرگ قائم مقام به ایران آمد تا پیشنهاد لطفعلی خان را درباره فروش دریای نور و تاجماه، دو الماس مشهور،بررسی نماید و در این مورد با تجار و جواهر فروشان به مذاکره و معامله بپردازد.
وی در این کتاب در اثر اقامت طولانی و آشنایی به زبان فارسی،تصویری دقیق از آداب و رسوم و طرز زندگی طبقات گوناگون به ویژه اعیان و تجار عمده این سرزمین در اختیار خواننده می گذارد.
از آنجا که همنشین و دوت نزدیک و صمیمی میرزا حسین و میرزا بزرگ است،فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و زندگی روزمره و گفتار و کردار این دو شخصیت بزرگ را لحظهبهلحظه دنبال میکند و تا حد امکان میکوشد تا در یادآوری فداکاریهای این دو دوست هیچ کلمه و موقعیتی را از یاد نبرد.
در کتاب او گرفتاریهای اقتصادی،سرانجام لطفعلی خان و وحشت و نفرتی که طبقات گوناگون از نزدیک شدن شبح آقا محمد خان قاجار احساس میکنند،از ورای تکتک کلمات نویسنده و از طریق نوحهها و ترانههایی که مردم شیراز برای اولین و آخرین بار در حق یک فرمانروا سرودهاند،تصویر شده است.
اثر دیگر جونز،شرح خاطرات او طی دوران سفارتش به دربار فتحعلی شاه است.
یکی از مهمترین آثار وی،که جابهجا در خاطراتش با عنوان«تاریخ قاجاریه»از آن نام برده است، مآثر سلطانیه اثر عبد الرزاق بیگ دنبلی است که نسخهای از آنرا فتحعلیشاه به عنوان تحفه به وی تقدیم نمود.مقدمه جونز بر تاریخ قاجار 191 صفحه است،به تعریف و تمجید از زندیه پرداخته و پس از آوردن خلاصهای از تاریخ عمومی ایران از کهنترین دورهها تا عهد کریمخان زند و حتی آوردن شواهدی از تاریخ سرجان مالکم درباره حسن سلوک،رعیتپروری و خصال نیکوی وکیل الرعایا، از خوانندگان پوزش میخواهد که باید درباره جزئیان دوران پادشاهی و تیرهروزی«آن شهریار شریف لطفعلی خان زند،زیادتر از حد معمول به تفصیل سخت گوید.»
هارفورد جونز یک سال پس از مالکم ایران را ترک گفت و در ژوئن 1811 از راه استانبول به میهنش بازگشت.مقامات دولتی و مدیران کمپانی همگی خدمات او را در ایران ستودند.وزیر امور خارجه به وی نوشت از اینکه توانست شاه ایران را از وعدههای فریبنده دولت فرانسه بر حذر دارد...و اعتدال و آدابدانی که در برابر اقدامات حکومت هند نشان داده،مورد رضایت اعلیحضرت قرار گرفته است.5با این وجود او دیگر نه افتخاراتی نصیبش شد،نه شغلی و نه حتی پاداشی که در خور خدمات وی در ایران با شد.فقط در سال 1826 میلادی،دربار انگلیس لقب«بریج» را نیز به نام او اضافه نمود.
جونز که امیداور بود فرماندار بمبئی شود، به جای آن بازنشسته شد و زندگیش به صورت یک ارباب روستایی و نویسنده در زیباترین اقامتگاه روستای گذشت.در 1833 ترجمه تاریخ قاجاریه را منتشر ساخت و سال واپسین سالهای سده هجدهم میلادی را میتوان نقطه عطفی در تاریخ روابط بینالملل به شمار آورد.این سالها مصادف بود با روی کار آمدن قاجارها در ایران؛ ظهور ناپلئون بناپارت در فرانسه و ظهور وهابیت در نجد .
واپسین سالهای سده هیجدهم میلادی را میتوان نقطه عطفی در تاریخ روابط بینالملل به شمار آورد.این سالها مصادف بود با روی کار آمدن قاجارها در ایران؛ظهور ناپلئون بناپارت در فرانسه و ظهور وهابیت در نجد.
احتمال خطر حمله ناپلئون به هند از طریق ایران و خلیج فارس، شورش مردمی تیپو سلطان در هند و تحریکات زمان شاه در افغانستان، موقعیت انگلیسیها در هند را دچار مخاطره ساخته بود.
از سوی دیگر منافع تجاری کمپانی هند شرقی به دلیل افزایش قدرت قبایل ساکن خلیج فارس در خطر بود و احتمال اتحاد آنان با ناپلئون،موجب شد انگلیسیها به تغییر دیپلماسی خود در منطقه بیندیشند.
دیپلماسی جدید گسترش نفوذ سیاسی و نظامی انگلیسیها در خلیج فارس بود و هر اقدامی لزوما در راستای همین دیپلماسی صورت میپذیرفت.طی عصر ناپلئون،بیشترین تعداد سفیران انگلیسی در طول قرن نوزدهم به دربار تهران و نقاط مختلف خلیج فارس اعزام شدند.
اعزام مهدی علی خان بهادر جنگ و جان مالکم به مسقط و تهران،اعزام ساموئل مانستی نزد فتحعلی شاه قاجار،اعزام همزمان جان مالکم از سوی حکومت هند و سرهافورد جونز از سوی دربار لندن به تهران،دلیلی بر افزایش نگرانی انگلیسیها و اهمیت یافتن یکباره ایران و خلیج فارس برای آنان است.
- اولین فرستاده
سفارت جونز از چند نظر حائز اهمیت فراوان است:
نخست اینکه جونز در طول اولین جنگهای دوره ایران و روس در ایران به سر میبرد؛همچنین سفارت وی همزمان بود با حضور اولین هیات نمایندگی فرانسه در ایران و جونز عامل مهمی بود در راندن فرانسویها و ژنرال گاردان از ایران؛دیگر اینکه سفارت وی از سوی دربار لندن مصادف بود با اعزام جان مالکم از سوی کمپانی هند شرقی.
جونز خدمات سیاسی خود را در کمپانی هند شرقی آغاز نمود و چند سالی در هند اقامت کرد.بسیار جوان بود که به عنوان نماینده تجاریو سیاسی انگلستان در بصره تعین گردید و از همان تاریخ رفتوآمد روابط تجاری با ایران را آغاز نمود.
وی قریب بیست سال در بصره و بغداد در خدمت کمپانی بود.
در این اثنا دو بار به ایران سفر کرده بود و زبان فارسی آموخته بود،وی در خاطراتش مینویسد:
«برای اولین بار در سال 1786 به شیراز سفر کردم و در بازگشت،مدتی در بوشهر ماندم.در این مدت با تاجری به نام حاجی خلیل آشنا شدم که بعدها به مقام ایلچی شاه ایران در دولت بنگال منصوب شد...من از حاجی خلیل خواسته بودم یک منشی یا آموزگار زبان فارسی برایم پیدا کند و او به من محمد نبی را معرفی کرد...بنابراین با هم از بوشهر به بصره آمدیم.»
هنگامی که او نماینده مقیم کمپانی در بغداد بود،فتحعلی شاه نخستین تقاضای کمک از حکومت هند را به او نوشت. وی در خلال سالهای 1800 و 1801 میلادی،گزارشها و مکاتباتی درباره مساله ایران و افغانستان تهیه نمود و به گفته خودش در این تاریخ کوشید تا روابط ایران و انگلستان و منافع این دو دولت را هماهنگی بخشد.
هنگامی که ناپلئون به فکر ایجاد روابط دولتی و سیاسی با ایران افتاد، انگلیسیها در تبوتاب نگرانی از نفوذ فرانسویها،سر هارفورد جونز را به عنوان فرستاده پادشاه انگلستان روانه دربار قاجار کردند.
جونز در 27 اکتبر 1807 از بندر پورتسموت از طریق استانبول عازم ایران شد و به محض ورود موفق شد در 12 مارس 1807(25 محرم 1224)،اولین عهدنامه نظامی و سیاسی مشهور به عهدنامه مجمل را میان دولت خود و دولت ایران به امضا برساند.
هارفود جونز علاوه بر گزارشها و مکاتبات،چند اثر مهم دیگر درباره ایران دارد،«آخرین روزهای لطفعلی خان زند» شرح خاطرات او در بحرانیترین روزهای سلسله زند در شیراز است.
وی در سال 1791 میلادی،به دعوت میرزا حسین وفا و برادر زادهاش میرزا بزرگ قائم مقام به ایران آمد تا پیشنهاد لطفعلی خان را درباره فروش دریای نور و تاجماه، دو الماس مشهور،بررسی نماید و در این مورد با تجار و جواهر فروشان به مذاکره و معامله بپردازد.
وی در این کتاب در اثر اقامت طولانی و آشنایی به زبان فارسی،تصویری دقیق از آداب و رسوم و طرز زندگی طبقات گوناگون به ویژه اعیان و تجار عمده این سرزمین در اختیار خواننده می گذارد.
از آنجا که همنشین و دوت نزدیک و صمیمی میرزا حسین و میرزا بزرگ است،فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و زندگی روزمره و گفتار و کردار این دو شخصیت بزرگ را لحظهبهلحظه دنبال میکند و تا حد امکان میکوشد تا در یادآوری فداکاریهای این دو دوست هیچ کلمه و موقعیتی را از یاد نبرد.
در کتاب او گرفتاریهای اقتصادی،سرانجام لطفعلی خان و وحشت و نفرتی که طبقات گوناگون از نزدیک شدن شبح آقا محمد خان قاجار احساس میکنند،از ورای تکتک کلمات نویسنده و از طریق نوحهها و ترانههایی که مردم شیراز برای اولین و آخرین بار در حق یک فرمانروا سرودهاند،تصویر شده است.
اثر دیگر جونز،شرح خاطرات او طی دوران سفارتش به دربار فتحعلی شاه است.
یکی از مهمترین آثار وی،که جابهجا در خاطراتش با عنوان«تاریخ قاجاریه»از آن نام برده است، مآثر سلطانیه اثر عبد الرزاق بیگ دنبلی است که نسخهای از آنرا فتحعلیشاه به عنوان تحفه به وی تقدیم نمود.مقدمه جونز بر تاریخ قاجار 191 صفحه است،به تعریف و تمجید از زندیه پرداخته و پس از آوردن خلاصهای از تاریخ عمومی ایران از کهنترین دورهها تا عهد کریمخان زند و حتی آوردن شواهدی از تاریخ سرجان مالکم درباره حسن سلوک،رعیتپروری و خصال نیکوی وکیل الرعایا، از خوانندگان پوزش میخواهد که باید درباره جزئیان دوران پادشاهی و تیرهروزی«آن شهریار شریف لطفعلی خان زند،زیادتر از حد معمول به تفصیل سخت گوید.»
هارفورد جونز یک سال پس از مالکم ایران را ترک گفت و در ژوئن 1811 از راه استانبول به میهنش بازگشت.مقامات دولتی و مدیران کمپانی همگی خدمات او را در ایران ستودند.وزیر امور خارجه به وی نوشت از اینکه توانست شاه ایران را از وعدههای فریبنده دولت فرانسه بر حذر دارد...و اعتدال و آدابدانی که در برابر اقدامات حکومت هند نشان داده،مورد رضایت اعلیحضرت قرار گرفته است.5با این وجود او دیگر نه افتخاراتی نصیبش شد،نه شغلی و نه حتی پاداشی که در خور خدمات وی در ایران با شد.فقط در سال 1826 میلادی،دربار انگلیس لقب«بریج» را نیز به نام او اضافه نمود.
جونز که امیداور بود فرماندار بمبئی شود، به جای آن بازنشسته شد و زندگیش به صورت یک ارباب روستایی و نویسنده در زیباترین اقامتگاه روستای گذشت.در 1833 ترجمه تاریخ قاجاریه را منتشر ساخت و سال واپسین سالهای سده هجدهم میلادی را میتوان نقطه عطفی در تاریخ روابط بینالملل به شمار آورد.این سالها مصادف بود با روی کار آمدن قاجارها در ایران؛ ظهور ناپلئون بناپارت در فرانسه و ظهور وهابیت در نجد .
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)